بررسی آثار حفاظتی آنتیبادیهای ضد فلاژلی سودوموناس آئروژینوزا بر عفونت سوختگی ناشی از آن در موشهای balb/c
نویسندگان
چکیده
هدف: سودوموناس آئروژینوزا بهعنوان یکی از مهمترین عوامل عفونت زخم و سپتیسمی در بیماران سوخته محسوب میشود. توسعه ایمنیدرمانی بهعنوان یکی از راهکارهای عملی برای مقابله با این باکتری محسوب میشود. فلاژل بهعنوان یکی از مهمترین عوامل بیماریزایی باکتری، نقش مهمی در اتصال، حرکت، کموتاکسی و تحریک پاسخ ایمنی با واسطه tlr5 دارد و از این رو بهعنوان کاندید واکسن مطرح است. تهیه آنتیبادی ضد فلاژلین و بررسی آثار حفاظتی آن در مدل موش سوخته هدف اصلی این مطالعه است. مواد و روشها: در مرحله اول آنتیژنهای فلاژلی توسط اولتراسانتریفوژ تهیه شد. آنتیبادیهای ضد فلاژلی در خرگوش تولید و ناخالصیهای آن توسط پدیده جذب جدا شد. اختصاصی بودن آنتیبادیهای بهدست آمده برای آنتیژنهای فلاژلی توسط آزمونهای آگلوتیناسیون بررسی شد. پس از تعیین حداقل دوز کشندگی (ld50) از سویه مد نظر، رقتهای متفاوتی از آنتیسرم ضد فلاژلی برای انجام ایمنیزایی غیرفعال در موشهای سوخته تزریق شد. میزان انتشار و پخش باکتری از محل سوختگی با بررسی کمّی تعداد باکتریها در پوست و کبد تعیین شد. در این تحقیق علاوه بر سویه atcc 27853 سودوموناس آئروژینوزا، سویه pa103 و یک ایزوله بالینی نیز برای آزمایشهای آگلوتیناسیون استفاده شد. نتایج: آنتیسرم h توانست در 80 درصد موارد جلوی مرگ و میر موشهای سوخته شده و چالش شده با سویه atcc 27853 را بگیرد. همچنین شمارش تعداد باکتریهای موجود در بافت کبد و پوست نشان داد که تعداد باکتریها در بافتهای موشهای تحت آزمایش در مقایسه با گروه کنترل بهصورت معنیدار کمتر است. نتیجهگیری: نتایج این تحقیق نشان داد که آنتیبادیهای ضد فلاژلی سودوموناس با مهار تهاجم باکتری و اوپسونیزه کردن آن میتوانند در برابر عفونت ناشی از زخم سوختگی اثر حفاظتی داشته باشد.
منابع مشابه
بررسی فراوانی سروتیپهای مختلف پسودومونا آئروژینوزا در عفونت زخمهای ناشی از سوختگی
Pseudomonas aeroginosa Plays a Prominant role as an etiological agent involved in serious infection in burned Patients. This study analayzed Pseudomonas aeroginosa infections in the “Motahari Burn Center” during four months(from 22Dec.1998 to Apr.1999) in order to estimate their frequency, antibiotic susceptibility and serotyping. 184 positive culture with 205 bacterial strains were is...
متن کاملبررسی اثر ضد میکروبی کفیر بر سودوموناس آئروژینوزا
Introduction : Kefir is a probiotic mixture of bacteria and yeast originating from Qafqaz region. The Kefir grain contain s both Lactic acid bacteria (Lactobacillus,Lactococcus,Leuconostoc,Acetobacte and Streptococcus spp.) and yeast (Kluyveromyces, Torula, Candida and Saccharomyces spp.). Kefir is claimed to have therapeutic effect. This study looked at the antimicrobial activity of Kefir on...
متن کاملبررسی اثر ضد میکروبی پپتید گیاهی MBP-1، با و بدون نانوذرات نقره، بر عفونت پوستی ناشی از سودوموناس آئروژینوزا در شرایط آزمایشگاهی و مدل حیوانی
سابقه و هدف: سودوموناس آئروژینوزا یک پاتوژن فرصتطلب و مقاوم به بسیاری از آنتیبیوتیکها و مواد ضدعفونیکننده میباشد که باعث عفونتهای شدید حاد و مزمن بیمارستانی در بیماران دچار نقص ایمنی، کاتاتری یا سوختگی میشود. MBP-1 یک پپتید ضد میکروبی گیاهی است که تاکنون فعالیت ضد میکروبی آن بر علیه بعضی از باکتریها و قارچهای رشتهای گزارش شده است. همچنین اثر ضد میکروبی نانوذرات نقره بر علیه طیف وسیعی ا...
متن کاملبررسی فراوانی سروتیپهای مختلف پسودومونا آئروژینوزا در عفونت زخمهای ناشی از سوختگی
عفونت در زخمهای سوختگی یکی از عوارض مهم و تعیین کننده سرانجام بیماران است. اغلب عفونتهای شدید و سپتی سمی ها و عفونتهای ریوی به دنبال انتشار عفونت از محل زخمهای سوختگی شدید ایجاد می شوند. شایعترین باکتری که باعث ایجاد عفونت در این زخمها می شود، باکتری پسودومونا آئروژینوزا است. این باکتری نقشی واضح و اساسی به عنوان عامل بیماری زا در میان عفونتهای شدید، وخیم و کشنده ایفا می کند. این مطالعه در مدت ...
متن کاملبررسی اثر ضد میکروبی کفیر بر سودوموناس آئروژینوزا
زمینه وهدف: کفیر یک پروبیوتیک کمپلکس می باشد که مبدأ آن شمال قفقاز است. به طور کلی دانه های کفیر دارای میکروارگانیسم هایی نظیر استرپتوکوکسی های اسید لاکتیک،لاکتوباسیل های مزوفیلیک اسید لاکتیک،مخمرهای تخمیر کننده و غیر تخمیر کننده لاکتوز و باکتری های اسید استیک است که به اثرات درمانی آن ها اشاره شده است. این مطالعه تجربی به منظور بررسی اثرات ضد باکتریایی کفیر بر سودوموناس آئروژینوزا انجام گرفته ...
متن کاملاثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین
Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
عنوان ژورنال:
پژوهش های آسیب شناسی زیستیجلد ۱۲، شماره ۴، صفحات ۱-۱۰
کلمات کلیدی
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023